تیرماه امسال (1398) مجموعه گنجینه تاریخ ادبیات کودک و نوجوان به همت آقایان حمیدرضا شاهآبادی مدیر گرامی انتشارات مدرسه و علی کاشفی خوانساری دبیر کاربلَد مجموعه منتشر شد. یکی از میان بیست کتاب این مجموعه، «عاق والدین» نام دارد که به کوشش بنده حقیر منتشر شد. عاق والدین را کودکان کمابیش صد سال پیش در مکتبخانهها میخواندهاند. نواقص و نقائص بسیار در این کتاب هست و چنانکه در مقدمه آوردهام: «لغزشهای زبانی و ادبی و حتی نگارشی در این کتاب فراوان و سطح شعرها، بسیار نازلند». غرض از انتشار این کتابها، فقط ثبت در تاریخ و احیای گنجینه ادبی بوده است، اما بر این نکته باز تأکید میکنم که گشودن زبان کودکی به معنای رقیق کردن لحن زبان و بیان نیست، بلکه یعنی متناسب کردن سخن با ذهن و فهم کودک و این همان عنصر نداشته این کتاب است. برای نمونه، نویسنده گمنام کتاب چنین سروده است:
گفت: ای زن من رسول اکرمم
در دو عالم رهنما و رهبرم
احمد و محمود ابوالقاسم منم
ختم پاک جمله پیغمبر منم
گمرهان را من دلالت میکنم
امتان را من شفاعت میکنم
خواهم از تو ای زن نیکو سیَر
زود بخشایی گناه این پسر
در همین چند بیت مفاهیم فربه «آخرت»، «خاتمیت»، «هدایت»، «شفاعت»، «مغفرت» و «کرامت» آمده است بدون شفافیت لازم و تناسب آنها با ذهنیت مخاطب محل کلام است. باری، بر نویسنده گمنام صد سال پیش نمیتوان خرده گرفت، اما به نظر شما چه میزان از سرودههای کنونی شاعران کودک و نوجوان معاصر از دو ویژگی تناسب و تعریف برخوردارند؟ برای نمونه، این ابیات را بخوانید که در نماهنگ «میلاد حضرت محمد» از شبکه نهال برای خردسالان پخش شده است:
محمد، آنکه خیرٌ المرسلین است
محمد، معنی حبلالمتین است
دو عالم بنده خُلق نکویش
محمد رحمة للعالمین است
ز خوبیها نمیآید دریغش
اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ تیغش
محمد میرسد، طی میشود درد
سلام فیه حتی مطلع الفجر
مفاهیم الاهیاتی نامفهوم همین چند بیت برای کودک، دستکم دو برابر نمونه مکتبخانهای پیشگفته است. من بر کنار از معنای اصطلاحی «ادبیات مکتبخانهای»، زبان و ادبیات چنین شعرهای کودک را به معنای اخصّی، «مکتبخانهای» میخوانم.
#ابک
#الهیات_برای_کودکان
#زبان_کودکی
#تناسب_زبانی
#شعر_کودک
#عاق_والدین
#ادبیات_مکتبخانهای
#زبان_مکتبخانهای
#مهدی_فردوسی_مشهدی
#انتشارات_مدرسه
درباره این سایت