تیرماه امسال (1398) مجموعه گنجینه تاریخ ادبیات کودک و نوجوان به همت آقایان حمیدرضا شاهآبادی مدیر گرامی انتشارات مدرسه و علی کاشفی خوانساری دبیر کاربلَد مجموعه منتشر شد. یکی از میان بیست کتاب این مجموعه، «عاق والدین» نام دارد که به کوشش بنده حقیر منتشر شد. عاق والدین را کودکان کمابیش صد سال پیش در مکتبخانهها میخواندهاند. نواقص و نقائص بسیار در این کتاب هست و چنانکه در مقدمه آوردهام: «لغزشهای زبانی و ادبی و حتی نگارشی در این کتاب فراوان و سطح شعرها، بسیار نازلند». غرض از انتشار این کتابها، فقط ثبت در تاریخ و احیای گنجینه ادبی بوده است، اما بر این نکته باز تأکید میکنم که گشودن زبان کودکی به معنای رقیق کردن لحن زبان و بیان نیست، بلکه یعنی متناسب کردن سخن با ذهن و فهم کودک و این همان عنصر نداشته این کتاب است. برای نمونه، نویسنده گمنام کتاب چنین سروده است:
گفت: ای زن من رسول اکرمم
در دو عالم رهنما و رهبرم
احمد و محمود ابوالقاسم منم
ختم پاک جمله پیغمبر منم
گمرهان را من دلالت میکنم
امتان را من شفاعت میکنم
خواهم از تو ای زن نیکو سیَر
زود بخشایی گناه این پسر
در همین چند بیت مفاهیم فربه «آخرت»، «خاتمیت»، «هدایت»، «شفاعت»، «مغفرت» و «کرامت» آمده است بدون شفافیت لازم و تناسب آنها با ذهنیت مخاطب محل کلام است. باری، بر نویسنده گمنام صد سال پیش نمیتوان خرده گرفت، اما به نظر شما چه میزان از سرودههای کنونی شاعران کودک و نوجوان معاصر از دو ویژگی تناسب و تعریف برخوردارند؟ برای نمونه، این ابیات را بخوانید که در نماهنگ «میلاد حضرت محمد» از شبکه نهال برای خردسالان پخش شده است:
محمد، آنکه خیرٌ المرسلین است
محمد، معنی حبلالمتین است
دو عالم بنده خُلق نکویش
محمد رحمة للعالمین است
ز خوبیها نمیآید دریغش
اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ تیغش
محمد میرسد، طی میشود درد
سلام فیه حتی مطلع الفجر
مفاهیم الاهیاتی نامفهوم همین چند بیت برای کودک، دستکم دو برابر نمونه مکتبخانهای پیشگفته است. من بر کنار از معنای اصطلاحی «ادبیات مکتبخانهای»، زبان و ادبیات چنین شعرهای کودک را به معنای اخصّی، «مکتبخانهای» میخوانم.
#ابک
#الهیات_برای_کودکان
#زبان_کودکی
#تناسب_زبانی
#شعر_کودک
#عاق_والدین
#ادبیات_مکتبخانهای
#زبان_مکتبخانهای
#مهدی_فردوسی_مشهدی
#انتشارات_مدرسه
برخی از ایرانیان این روزها در مرگ اندوهبار نزدیکانشان، سوگوارَند و بسی از این درگذشتگان، کودکانی دارند که در آستانه زندگیشان، فقدان عزیزان خود را تجربه میکنند. درباره بیماریها و دشواریها و نابودیها و ناداریهای جهان به کودکان چه باید گفت؟
برخی از بزرگسالان در چنین اوضاع و احوالی، چند دروغ مصلحتآمیز کلیشهای در آستین دارند و همانها را تکرار میکنند:
یکی اینکه «فلانی به سفر رفته است و روزی برمیگردد» و دیگر اینکه «خداوند فلانی را بسیار دوست میداشت و اکنون او را نزد خودش برده است». اولی وعده کژی است که هرگز وفا نخواهد شد و افزون بر دروغگو شدن گوینده نزد کودک، حس انتظار و امیدواری بیهوده را در او پدیدار میکند و دومی، دروغ بزرگتری است که به بدنامی خداوند میانجامد و کودک از چنان نسبتی، چنین استنتاج خواهد کرد: پس آنان که ماندهاند و نرفتهاند، محبوب خدا نیستند!
لیزا جین میلر روانشناس بالینی و معنویتپژوه امریکایی معاصر در کتاب کودک معنوی، در پاسخ به آن پرسش میگوید:
پاسخ انعطافپذیر (واقعبینانه) به موقعیتهای منفی و ناخواسته، فرد [کودک] را در موقعیتهای مشابه بعدی مقاومتر میکند. بر پایه این دیدگاه، مواجهه با اضطراب یا چالشِ فقدان (از دست دادن) به معنای این است که زندگی را دریاب! برای بیرون رفتن از چارچوب زندگی بیهوده تلاش نکن! به ژرفا برو و معنا را بیاب! فرصتهای پیشبینی نشده را هم ببین! و درِ دیگری را در زندگی باز کن! . نام این رویکرد به مشکلات، «تسلیم» [1] است که به پدید آمدن حس اتحاد با جهان در انسان میانجامد [2].
تسلیم؛ یعنی پذیرش واقعیتهای شیرین و تلخ و ساختار جهان که متون مقدس از آنها و انگیزههای آنها خبر دادهاند. قرآن را بنگرید که میگوید: «آدمی را در [دل] دشواری پدید آوردهایم» [3] و تورات را بنگرید که میگوید: «او [خداوند] همچون پالایشگر نقره خواهد نشست و . [مردمان] را چون طلا و نقره تصفیه خواهد کرد [4]. با توجه به سن عقلی کودکان، اکنون یا آینده میتوان از انگیزه دشواریها؛ یعنی امتحان و افتتان خداوند با آنان سخن گفت، اما از اکنون باید کاری کرد که در عقلانیت نظریشان واقعگرا باشند و البته با حفظ امنیت روانیشان، بدانند که جهان «آسایشگاه» نیست، بلکه هر دَم غمی نو به مبارکباد آدمی میآید و دنیا دائم آبستن حادثه ناگوار است.
پینوشتها
1. surrender.
2. Lisa Miller, The Spiritual Child: The New Science on Parenting for Health and Lifelong Thriving, P313.
3. بلَد، 4.
4. ملاکی، 3: 3.
این تارنما را در اینستاگرام دنبال کنید!
یادداشتی ناقدانه درباره این نماهنگ پربیننده شبکه پویا نوشته بودم و آن را به یکی از رومههای یارانهای و شهیر شهرمان (مشهد) سپردم، اما محافظهکاری رادیکال مدیر رومه موجب شد که چاپش نکنند. بنابراین، آن را با بسط بیشتری در قالب مقالهای علمی با عنوان «رسانه ایدئولوژیک کودک» به یکی از نشریات مرتبط سپردهام. هسته و بهانه آن مقاله همین یادداشت است که اکنون دوستان گرامی را به خواندنش فرامیخوانم و درخواست میکنم از تذکارهای نیکو به حقیر در این زمینه، دریغ نفرمایند!
این تارنما را در اینستاگرام دنبال کنید!
#ابک
#الهیات_برای_کودکان
#کرامت
#معجزه
#صلوات
#مهدی_فردوسی_مشهدی
#افشین_علاء
چرا کرونا پدید آمد؟ چند پاسخ به این پرسش دادهاند: از جنگ بیولوژیک تا جهش ژنتیک. من نه میخواهم و نه میتوانم به این پرسش پاسخ بدهم، اما میدانم که تا کنون با محیط زیستمان مهربان نبودهایم.
دستکم میتوان #کرونا را بهانه کرد برای گفتوگو با کودکانی که اکنون #اضطراب کرونا را تجربه میکنند تا دستکم شاید این نسل با #طبیعت مهربان باشد.
دکتر بِن اِمبارک (Ben Embarek)، عضو دپارتمان سلامت غذایی سازمان بهداشت جهانی گفته است:
«ما هیچ گاه همچون امروز با گونههای حیات وحش و زیستگاههای آنان مرتبط نبودهایم. بنابراین، بیماریهای تازهای پیدا شدهاند که از همین تماسهای تازه میان انسانها و ویروسها، باکتریها و انگلهای ناشناخته سرچشمه میگیرند». بیست درصد از سی و دو هزار گونه مهرهدار زمین، قانونی یا غیر قانونی در بازارهای جهانی خرید و فروش میشوند. ارزش تجارت غیر قانونی جانوران و حیوانات وحشی نزدیک به بیست میلیارد دلار تخمین زده میشود که پس از تجارت غیرقانونی دارو، قاچاق انسان و ساختن اجناس تقلبی و جعلی، بزرگترین تجارت غیر قانونی است [1]. نمیخواهم عامیانه یا شاعرانه بگویم که #خفاشها دارند از ما انتقام میگیرند، اما میتوان این حدس را بهانه گفتوگو کرد با کودکان درباره وم توجه به #انتقام_طبیعت (Nature's Revenge)؛ چنانکه #مولانا میگفت:
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صَدا
استاد #محمد_میرکیانی را سپاس میگزارم که با گذاشتن #ترانه «زودتر برو کرونا؛ زودتر برو کرونا»، به دهان #ململ، شادی را به خانه بچهها بُرد، اما جای ادبیات بومگرا و #نقد_زیستبومی یا #بومنقد ادبیات کودک میان فرآوردههای ادبی این مخاطبان کجاست؟
رسانه ملی #مدارس_طبیعت را بدنام کرد یا بدنامیاش را به مردم نُمود؛ پس شاید پرداختن خودش به موضوع طبیعت مصلحتاندیشانه نباشد، اما به نظرم از قرآن بیاموزد که یکششم آیاتش به طبیعت ناظر است. خود خداوند، نوزده بار به پدیدههای طبیعی سوگند میخورد.
بیشتر این سوگندها در سوره «خورشید» (شمس) است و همانجا از شتری یاد میکند که مردمان نافرمان پایش را بریدند. #صالح گفته بود: بگذارید در زمین بچرَد! چشمه هم یک روز از آن شما و یک روز از آنِ او باشد (شعرا، 155 و هود، 64). البته نکردند و عاقبتش دیدند!
این #ادبیات_بومگرایانه قرآن دستمایه نیکویی برای گفتوگو با کودکان در #قرنطینه است.
کرد حق و کرد ما هر دو ببین
کرد ما را هست دان؛ پیداست این
1. bbc.com/news/science-environment-51310786
این تارنما را در اینستاگرام دنبال کنید!
این بچهها تصویری ثَنَوی و دوقطبی از جهان عرضه میکنند که خداوند در سویی از آن و ابلیس در سوی دیگر آن است. من در یادداشتهای بعدی درباره امکان و چگونگی طرح موضوع شیطان برای کودکان و شروط و قیود آن و مراتب مفهومی در این زمینه خواهم نوشت، اما اکنون تأکید میکنم که آن تصویر با پیشفرضهای الاهیاتی سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازگار نیست.
فرض کنید خانهای میخرید و به فروشنده میگویید: «کلید» را بیاورید و او در قرار بعدی، کلیدی به شما میدهد. شما به سوی خانه میروید، اما متوجه میشوید که این کلید درِ آن خانه را باز نمیکند و معترضانه به فروشنده میگویید: این کلیدِ آن در نیست! اگر فروشنده بگوید: «بله میدانم؛ شما گفتید: کلید را بیاور و من کلید آوردم؛ یعنی نگفتید که کلید آن در را بیاور!» شما خواهید گفت: چه شوخیِ مسخرهای!
این رفتار فروشنده به شوخیِ مسخرهای میماند؛ زیرا معنای «ارتکازی» کلید در آن گفتوگو، «کلید همان خانه» است نه هر کلید دیگری.
معنای ارتکازی؛ یعنی معنای عرفی نانوشته و راسخ و ثابت در اذهان مردم. مفاهیم الاهیاتی نیز معانی ارتکازی و معانی اصطلاحی دارند. کشف معانی اصطلاحی این مفاهیم، دشوار است، اما انتظار میرود که مشاورانِ برنامهسازان، به این دشواری تن دهند. بروم سرِ اصل مطلب!
اصل مطلب این است که برنامهساز محترم عبارات و مفاهیمی را به این کودکان معصوم تلقین کرده است تا آنها را جلوی چشم دوربین پس بدهند و برنامهساز خشنود و مبتهج شود که درباره «دوستی با خدا» و «دشمنی با شیطان» برنامه یکدقیقهای تأثیرگذار ساخته است؛ غافل از اینکه اندیشهای «ثنوی» (دوگانهانگار) را ترویج میکند. این اندیشه در جای خودش دفاعپذیر باشد یا نباشد، به هر روی «اسلامی» نیست.
گویی همین که این بازیگران همین چیزها را بگویند و بچههای منزل هم همین چیزها را تکرار کنند، وظیفه برنامهساز ادا شده است!
شیطان فقط در معنای ارتکازیاش «دشمن خداست» نه در معنای اصطلاحیاش؛ یعنی به گفته قرآن شیطان دشمن انسان است نه خدا: «انه لکم عدوٌ مبین» (یاسین، 60؛ همچنین این مضمون در طاها، 117؛ فاطر، 6؛ زخرف، 62؛ بقره، 168 و 208؛ انعام، 142) آمده است. از قضا خداوند برخی از انسانها (نه شیطان) را به صراحت «دشمن خدا» میخواند (مانند بقره، 98 و توبه، 114). این برنامهساز گویی به آیه 21 سبأ و آیه 22 ابراهیم توجه نکرده است که میگویند: شیطان جزئی از برنامه کلان خداوند و قدرت او در طول سلطنت خداست نه همعرض با آن!
این تارنما را در اینستاگرام دنبال کنید!
#ابک
#الهیات_برای_کودکان
#شیطان
#دشمن_خدا
#معنای_ارتکازی
#شبکه_پویا
#خیر_و_شر
سایه سیاه کرونا بر سر ایرانیان، افزون بر برانگیختن پرسشهای متنوع و متکثر در زمینههای ی، اجتماعی، اخلاقی و پزشکی، پرسشهای الاهیاتی برانگیخته و دغدغههایی دینی پدید آورده است. نزاع نفَسگیر مدعیان «طب اسلامی» با جامعه پزشکی در این غوغا و ماجرا، موجب شد که برخی از دلبستگان اهلبیت (ع)، تصویر «هنرنمایی» و «همآوردی» خودشان را در قالب «دَربوسی» و «دَرلیسیِ» آرامگاه علی بنموسی (ع) منتشر کنند. کودکی هم در این میان به پیروی از پدران و پیشوایانَش چنین کرد و همین چالش موجب شد که دوباره به اشتغال زندگی حرفهایام؛ یعنی «الاهیات برای کودکان» نظری بیافکنم و دربارهاش توضیحاتی عرضه کنم و از همه کارشناسان و دغدغهمندانِ کودکپژوه بخواهم که با جدی گرفتن موضوع و همافزایی درباره انگاره «اِبک»، مَرا راهنُمایی کنند!
واداشتن کودک به عَتبهبوسی و عَتبهلیسی، حتی اگر مجاز و مستحب باشد، تنها پس از «باور» او به مقام صاحب عتبه مجاز است و باور (معرفت) از طریق برانگیختن احساسات با شگرد تشویق (آفرین! مرحبا) فراهم نمیآید.
این مقاله در فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان، شماره 21، بهار 1398 منتشر شده است:
چکیده
پرورش هوش اخلاقیِ کودکان و نوجوانان و هنجارپذیری آنان در این زمینه، از منظرهای گوناگون و از دیرزمان محور موضوعیِ دانشهای تعلیم و تربیت، روانشناسی، جامعهشناسی و حتی فلسفه بوده و از سوی دیگر، آثار منظوم و منثور در درای تاریخ
ادبیات، مَحمِل و ابزار این دست از آموزهها و آموزشها به شمار میرفته و از همین روی بخش سترگی از سنت ادبی دستکم در ایران، با عنوان «ادبیات تعلیمی» به انتقال آموزههای اخلاقی به این گروه از مخاطبان معطوف بوده است. با توجه به تقسیم چهارگانه رویکردهای ارتباطی در حوزه آموزش و پرورش به «آموزندگی»، «پرورندگی»، «رَهیاری» و «آسانسازی»، بروندادهای این سنت را از دید رویکرد ارتباطیاش با مخاطب، میتوان آموزگارانه و «تلقینی» خواند که رویکرد نوپدید آسانسازانه و «تسهیلی» در رقابت با آن و در برابر آن، جای میگیرد.
این جُستار با توجه به کاوشها و پیشنهادهایِ نظری مطرح در چارچوب ادبیات تسهیلگریِ اخلاقی مبتنی بر چهار رویکرد دانشبنیاد، گرایشبنیاد، خواهشبنیاد و کنشبنیاد به بررسی پنج جلد نخستِ یکی از تازههای نشر در حوزه تربیت اخلاقی کودکان و نوجوانان با عنوان «مجموعه اشکان و اشکانه» نوشته ابراهیم حسنبیگی میپردازد و به شماری از کاستیهای آن ناظر به چارچوب یاد شده اشاره میکند.
کلیدواژگان
هوش اخلاقی، تلقین، ادبیات تعلیمی، تسهیلگری، اندیشهورزی، اخلاق دینی.
پویانمایی اقتباسی «هورتون صدایی میشنود» سال گذشته (آبان 1397) در جمع اعضای کارگروه ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه فردوسی مشهد از منظر الاهیاتی نقد شد. گزارش سرکار خانم زهرا عباسی، دانشجوی ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه بینالمللی امام رضا:
استاد دینپژوهمان؛ #دکتر_مهدی_فردوسی_مشهدی، #انیمیشن #هورتون_صدایی_می_شنود را با دیدی #الهیاتی #تحلیل، #تفسیر و #نقد کردند. انیمیشنی که #غیب_باوری و توجه به توانمندی های #کودکان در آن بسیار برجسته است و نمونه خوبی برای آموزش #الهیات به #کودکان محسوب می شود. چقدر خوشحال و شاکرم که فرصت علم آموزی در محضر چنین اساتید دانشمندی نصیبم شده است!
#تئودور_گیزل
#دکتر_زئوس
#ادبیات_کودک_و_نوجوان
#ادبیات_دینی_کودک_و_نوجوان
#کارگروه_ادبیات_کودک_و_نوجوان
#دانشگاه_فردوسی_مشهد
#مهدی_فردوسی_مشهدی
#الهیات_برای_کودکان
نیمسال اول 96-1397، گزارشی درباره رسالهام با عنوان «الاهیات برای کودکان؛ امکان و چگونگی» در جمع دانشجویان ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه امام رضا (ع) عرضه کردم. گزارش سرکار خانم زهرا عباسی، دانشجوی ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه بینالمللی امام رضا:
یکی از بهترین اتفاقات هفته اخیر آشنایی با دکتر فردوسی مشهدی و طرح جالب، جذاب و کاربردی ایشان تحت عنوان اِبَک بود.
#الهیات_برای_کودکان
#ابک
#انجمن_علمی_ادبیات_کودک_و_نوجوان
#دانشگاه_بین_المللی_امام_رضا
#ادبیات_دینی
#ادبیات_دینی_در_دنیای_امروز
#کودکان_و_نوجوانان
#ادبیات_کودک_و_نوجوان
#دکتر_مهدی_فردوسی_مشهدی
خبر برگزاری دوره آموزشی ابک در نیمسال دوم 96-97
بهنشر در قالب سلسله نشستهای تبلیغی - ترویجی «در پناه کلمات» برگزار میکند:
اِبَک؛ درس گفتار الاهیات برای کودکان
به گزارش روابط عمومی انتشارات آستان قدس رضوی، این سلسله نشستها با حضور دکتر مهدی فردوسی مشهدی، دینپژوه و دانشآموخته و مدرس حوزه و دانشگاه برگزار میشود. «اِبَک» مخفف عبارت «الاهیات برای کودکان» است که به ابتکار استاد این دوره، متناظر با برنامه «فلسفه برای کودکان» پیشنهاد شده است.
این دوره آموزشی با اشاره به مفهومشناسی الاهیات، تفکر و ادبیات کودک، به مسئلهشناسی حوزههای تفکربرانگیز متون مقدس دینی و مذهبی پرداخته میشود و مفاهیمی مانند حیات، موت، توفی، اعجاز، برکت، غیب، شهود، حق، تکلیف، شُکر، توبه، عبادت، جهاد، انفاق، عشق و بهویژه خدای انسانوار و ناانسانوار مطرح میشود که در قلمروهای معرفتشناسی، روانشناسی، فلسفه حقوق، محیط زیست، اقتصاد، اخلاق و متافیزیک جای میگیرند.
ادبیات کودک و نوجوان، بیش از هر چیز بر عنصر خیال و آشناییزدایی استوار است که از این دید، دستمایه نیکویی برای طرح موضوعات الاهیاتی برای کودک فراهم میآورد.
بخش نخست این درسگفتار همزمان با پایان سال 96 به پایان میرسد. در این دوره پاسخهایی به چگونگی مواجهه با پربسامدترین پرسشهای کودکان در زمینههای خداشناسی (توحید)، فرشتهشناسی، دیوشناسی (جنشناسی)، فرجامشناسی (معاد)، بهشتشناسی، دوزخشناسی، معجزهشناسی، جادوشناسی، وحیشناسی و مرگشناسی عرضه خواهد شد.
دیگر گزارشها
این تارنما را در اینستاگرام دنبال کنید!
متیو لیپمن [2] فیلسوف امریکایی و بنیادگذار «P4C» (فلسفه برای کودکان)، دَه سال پیش درگذشت (2010 م)، اما برنامه او و آثارش آرام آرام به دیگر زبانها و مکانهای جهان رخنه کرد تا اینکه سراسر جغرافیای آکادمیک را فراگرفت. دانشگاه ایالتی مونت کلر [3] که اکنون در دوازدهمین دهه پس از تأسیس آن، 250 رشته علمی و نزدیک به بیستهزار دانشجو دارد، پشتیبان مادی و معنوی لیپمن فقید بود. وی پس از هجرت به دانشگاه مونت کلر به پشتوانه همین مرکز آموزشی، مؤسسه «گسترش فلسفه برای کودکان [4]» را بنیاد گذارد و داستان بلند «فبک» از همین زمان آغاز شد.
پایگاه این مؤسسه؛ یعنی «IAPC» تاریخچه پیشرفت فبک را گام به گام، در خط زمان این برنامه گزارش و دادههای سودمندی در اینباره عرضه کرده است. این گزارش، با سامانیابی کتابی درسی با عنوان کشف هری برای مخاطب یازده تا دوازده سال به پشتیبانی بنیاد ملی اوقاف برای علوم انسانی (NEH) آغاز میشود (1969 م) و دیگر رویدادهای خُرد و کلان را در اینباره تا بازنشستگی متیو لیپمن (2002 م) در بردارد [5].
پیشینهنگاری پژواک فراخوان لیپمن در ایران و تاریخنگاری ترجمهها و تولیدها و رویکردهای فبَکی فارسیزبان، در مجالی واسع و چارچوبی فراختر از این یادداشت امکانپذیر است. اینجا و اکنون تنها میخواهم بر این نکته تأکید کنم که متفکران مؤسس از این دید همچون پیامبرانَند که دستآورد اندیشهای آنان در درای زمان، به انواع تحولات و تطورات دچار میشود و از نطفه پیشنهادِشان، انواع فرقهها و نحلهها برون میزاید. لیپمن نیز از دید من، مؤسس بود یا دستکم نخستین کسی بود که تأملاتش را درباره پرورش تفکر کودکان و نوجوانان، صورتبندی و منتشر کرد. همچنین میتوانم از استعاره زبان در این زمینه بهره بگیرم که پس از پیدایی آن، گویشهای گوناگونی زیر چترَش میرویَند.
درباره شاخه فارسیزبان آثار مرتبط با برنامه لیپمن، دستکم از سه منظر تاریخی، روششناختی و جامعهشناختی میتوان پرسشهایی طرح کرد که دو تایِ آنها به خود فبک (در جایگاه برنامه مادر) و یکی از آنها به انواع «بَک»های برساخته به اقتفای برنامه مادر، ناظر است: 1. «روایت فبک»؛ 2. «اصالت فبک»؛ 3. «صنعت بک».
دنباله یادداشت را اینجا بخوانید!
این تارنما را در اینستاگرام دنبال کنید!
پینوشت
1. akharinkhabar.ir/local/6112729
2. Matthew Lipman (1922-2010).
3. Montclair State University (1908-).
4. Institute for the Advancement of Philosophy for Children (IAPC).
5. www.montclair.edu/iapc/iapc-timeline
6. این پژوهش به همین قلم، در قالب نوشتار درازآهنگی با عنوان «تاریخنگاری اندیشه فبک در ایران» فراهم آمده است که به مساعدت مدیر مسئول محترم نشریه وزین تفکر و کودک، منسوب به گروه فبک پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بهزودی منتشر خواهد شد.
#ابک
#الهیات_برای_کودکان
#الاهیات_برای_کودکان
#مهدی_فردوسی_مشهدی
درباره این سایت